- نویسنده: امید حسینی
هدایای تبلیغاتی ارزان قیمت اصفهان برای مناسبت های مختلف سازمانی و ارگانی استفاده می شود. انواع هدایای تبلیغاتی ارزان میناکاری و صنایع دستی شامل تندیس های میناکاری شده و قاب های مختلف برای سلیقه های متفاوت در دسترس شماست. امکان ثبت سفارش هدیه تبلیغاتی ارزان قیمت از طریق فروشگاه صنایع دستی اصفهان و ارسال فوری آن به سراسر کشور در 7 روز هفته وجود دارد. هدایای تبلیغاتی میناکاری اثر دست هنرمندان با ذوق اصفهانی است که الهام گرفته از ابنیه تاریخی و رنگهای استفاده شده در آن می باشد. شما می توانید محصولات صنایع دستی را بعنوان هدایای تبلیغاتی برای نوروز در نظر بگیرید و با درج لوگوهای اختصاصی تان بر روی آنها , تبلیغات اثر بخش و مثبتی داشته باشید.
تماس با واحد فروش: 09019277512
هنرهای دستی
نقاط برجسته صنایع دستی ایران
از بین توصیف هایی که تا حالا از صنایع دستی گفته شده سه مورد را می شود متمایز دانست:
* صنایع دستی به رشتههایی میگویند که همه یا بخشی از مراحل تهیه محصولات آن با دست انجام شده و در ساختار فرهنگ و نگرشهای فلسفی، قریحه و هنر آدمهای هر بافتی با عنایت به میراث بومی آنان تولید میشود. 1348 – شورای صنایع دستی ایران
* صنایع دستی گروهی از «هنر – صنعت» هاست که عمدتا با استفاده از مواد اولیهی داخلی و انجام بخشی از مراحل پایه تولید به همت دست و آلات دستی باعث ساخت کالاهایی می شود که در هر بخش آن قریحه هنری و خلاقیت سازنده به شکلی متبلور شده و همین نکته عامل تمییز مهم این دسته محصولات از موارد شبیه کارخانهای است. 1362 – گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران
* بخش هنرهای سنتی فرهنگستان هنر، عبارت «هنرهای صناعی» را رساتر و دقیق تر از «صنایع دستی»عنوان میکند و بعد از دادن تعریفی از هنرهای سنتی، برای هنرهای صناعی به عنوان زیرگروه با اهمیتی از هنرهای سنتی این تعریف را ارائه میدهد:
هنرهای سنتی: با تاثیر گرفتن از مبدأ یکسان، بستر سلوکی شخصی است که با دریافت شهودی بر اساس آدابی معنوی و به روش استاد و شاگردی منتقل میشود و شکلی از تجلیات متنوع زیبایی واقعی را در تناسب با شرایط زمانی و مکانی در کار هنری نشان میدهد.
هنرهای صناعی (صنایع دستی): قسمتی از هنرهای سنتی است که با استفاده از مهارتهای مرتبط و با امکان توزیع غیر مکانیکی در اصل زندگی شخصی و اجتماعی نمودار میشود.
مشخصههای هنرهای دستی
از خصیصه های صنایع دستی می شود موارد زیر را ذکر کرد:
- انجام بخشی از مراحل اصلی تولید به وسیله دست و آلات دستی
- برای تولید هر کدام از هنرهای صناعی، بخش های زیادی گذرانده میشود اما انجام همه این قسمتها توسط دست و ابزار دستی اجباری نیست به طوری که تنها بخشی از مراحل اصلی تولید اینگونه صورت میگیرد، کالای تولیدی با عنایت به آنچه در تعریف آمده، از صنایع دستی شمرده میشود.
- حضور تاثیرگذار، بدون واسطه، همراه با خلاقیت و تعیین کنندهی شخص در تولید هر کالا بخش زیادی از مواد ابتدایی مصرفی از منابع داخل کشور
- دارای ارزش فرهنگی (استفاده از نقشها، نگارهها و رنگ آمیزهای اصیل، بومی و سنتی)
- نداشتن نمونه مشابه
- بینیازی از سرمایه گذاری فراوان در قیاس با دیگر صنعتها
- عدم نیاز به فرد با تخصص خارجی
- ارزش افزودهی فراوان در قیاس با دیگر صنایع
- امکان ساخت و توسعه در بافتهای گوناگون (شهر، روستا و حتی عشایر)
- امکان انتقال تجربه ها و راز و رمز تولید به طور فردی و همچنین مطابق شیوه استاد و شاگردی و به روش های آموزشی و آموزش دانشگاهی.
هنرهای دستی ایرانی می توانند بعنوان هدایای تبلیغاتی ارزان قیمت ولی با ارزش در بازار های داخلی و خارجی مورد توجه قرار گیرند.
ویژگی صنایع دستی در ایران
صنایع دستی کشور ما به عنوان هنری کاربردی و همچنین به عنوان یک تولید فرهنگی، ویژگی های ذیل را داراست:
بخش قابل توجهی از صنایع دستی ایران را زیراندازهای سنتی (قالی، انواع گلیم، گبه، پلاس، زیلو و غیره) شامل می شود.
قسمت زیادی از صنایع دستی ما در بخش های روستایی و عشایری تهیه می شود.
بخش بیشتر تولیدات صنایع دستی ایران در محل زندگی صنعتگران تهیه می شود.
زنان بیشتر از ۷۰ درصد جامعه تولیدکنندگان صنایع دستی ایران را می سازند. زنان خوش ذوق ایرانی بیشترین سهم را بین تولیدکنندگان اقسام صنایع دستی ایران دارند.
زمانی طولانی است که صنایع دستی ایران، به خاطر شهرت جهانی، قسمتی از درآمد ارزی مورد احتیاج ما را در کشور تأمین میکند.
صنایع دستی ایران، از نظر گوناگونی در صدر تمام کشورهای دنیا قرار میگیرد.
هدایای تبلیغاتی ارزان در تهران از استقبال بسیار خوبی برخوردار بوده که بیشتر آنها ساخت دست هنرمندان داخلی است.
طبقهبندی صنایع دستی ایران
بعد از آشنایی با مفاهیم و مشخصه های صنایع دستی ایرانی، نظری مختصر به گروهبندی این صنایع میاندازیم.
گرچه طبقهبندیهای مختلفی از صنایع دستی ایران انجام شده اما طبقهبندی زیر که به وسیله گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر صورت گرفته بهتر است:
بافتههای داری
قالی (فرش دستبافت) : با اهمیت ترین زیرانداز، که قالی تمام پشمی، پشم ابریشم، کرک ابریشم، (گل ابریشم)، ابریشمی و تمام ابریشمی را شامل میشود.
گلیم: که شامل:
گلیم دورو (ساده، پود بافت و تخت بافت)
گلیم یک رو (سوماک، پود پیچ و سوزنی)
گلیم یک رو با ترکیبی از بافتهای قالی و گلیم مثل گلیم نقش برجستهی ایلام.
زیلو
گبه
فرش دستباف از صنایع دستی ایران
دست بافتههای دستگاهی (نساجی سنتی)
جاجیم و جاجیم مانندها (جاجیم، جاجیمچه، گلیمچهی متکاذین، چنته، کیسه حمام، موج، ماشته و اهرامی)
شما می توانید انواع هدایای تبلیغاتی خاص و ارزان قیمت ایرانی , با کاربرد زیاد را از صنایع دستی داخلی انتخاب کنید. از نمونه های بسیار محبوب آن می توان به هدایای تبلیغاتی میناکاری اصفهان اشاره نمود.
پلاس
پارچه ها: که به دو دسته تقسیم می شود:
پارچههای فاخر مانند: زری، مخمل، مخمل نقش برجسته، ترمه، دارایی، پارچهی ابریشمی، بافت کلات نادری، پارچهی ابریشمی بافت قاسم آباد رودسر (چادر شب) و شال
سایر پارچه ها، مانند: عبا، بَرَک، کرباس، مِتقال، اُرمَک، شمد، شَعر، احرامی، چادرشب، روفرشی، پرده ای و …
شَعر بافی قدیمی
رودوزیهای سنتی که یکی دیگر از انواع صنایع دستی ایران است شامل سه گروه زیر می باشد:
دوخت روی پارچه :
سوزن دوزی , سوزن دوزی بلوچ, سوزن دوزی ممقان, سوزن دوزی درویشی تفرشی, پته دوزی, بخارادوزی, نقش دوزی, نواردوزی, ملیله دوزی, گلابتون دوزی, خوس دوزی, زرتشتی دوزی, قلاب دوزی, قلاب دوزی اصفهان, قلاب دوزی رشت
دوخت داخل پارچه:
چشمه دوزی,
سکمه دوزی
الحاق مواد دیگر به پارچه:
قیطان دوزی, ده یک دوزی, پیله دوزی, آجیده دوزی, منجوق دوزی, پولک دوزی, سکه دوزی, زغره دوزی, نقده دوزی, تکه دوزی (چهل تکه دوزی)
انواع سوزن دوزی صنایع دستی ایران
هنرهای فلزی, دواتگری, حکاکی روی فلز, قلمزنی, مشبک کاری, ملیله کاری, زرگری, کوفته گری, طلاکوبی, نقره کوبی, مس کوبی, چلنگری , زمودگری), قفل سازی, ریخته گری, زیورسازی, آثار فلزی ترکیبی, ضریح سازی, اسلحه سازی, علامت سازی, میناسازی, مینای نقاشی, مینای خانهبندی, مینای مرصع, گلدان مینا, سفالگری
سفال بدون لعاب که شامل:
سفالگری با دست
چرخ کاری
نقش برجسته سفالی
سفال لعابدارکه شامل:
سفال دوغابی
لعاب سازی
نقاشی روی لعاب
نقاشی زیر لعاب
کاشی که خود انواع گوناگونی دارد، مانند:
هفت رنگ, معرق, زرین فام, مینایی, معقلی, سفال مینایی, سفال زرین فام, خرمهره، که در حال حاضر، فقط در دو کارگاه و در شهر قم تولید میشود., بدل چینی, کاشی هفت رنگ
اکثر هنرهای دستی قابلیت استفاده به عنوان هدایای تبلیغاتی صنایع دستی را دارا می باشند. تلفیق هنر صنایع دستی با هنرهای مدرن در این زمینه تاثیر زیادی دارد.
آبگینه
شیشه گری، که شامل شیوه ها و انواع شیشه به شرح ذیل است. روشها که شیشه گری فوتی و شیشه گری فوتی قالبی را شامل می شود. انواع، که “بارفتن”، “دوپوست” و “سه پوست” را شامل میشود. تزیین شیشه که شامل تراش بر شیشه، نقاشی روی شیشه (شیشه مینایی)، آبگز کاری، مات کاری است.
شیشه با تلفیق فلز, شیشه گری
هنرهای مرتبط با چوب
خراطی, کنده کاری, ساز سازی, آروسی سازی, معرق چوب, منبت کاری, مشبک کاری, خاتم سازی, گره چینی, سوخت روی چوب, درودگری, نازک کاری (ریزه کاری) چوب, معرق – منبت, گره چینی با چوب
هنرهای مرتبط با سنگ
سنگ تراشی, خراطی سنگ, معرق سنگ, مشبک سنگ, حکاکی سنگ, مرصع, فیروزه کوبی, نگارگری, نگارگری کتاب و نگارگری مرقعات, تذهیب, تشعیر, گل و مرغ,
طراحی سنتی، که شامل موارد زیر است:
طراحی قالی و گلیم, طراحی قلمی, ترسیمات ناخنی, گره کشی (طراحی گره), ساخت ابزار و مواد, بوم سازی, , اخت قلم و قلم مو, ساخت رنگها, چسبها و روغن ها, مهره, کاغذ پوستی, تخته صیقلی
اصطلاحات و واژه ها
نگارگری ایرانی
چاپهای سنتی
چاپ روی کاغذ (چاپ سنگی)
چاپ روی پارچه، که شامل چاپهای زیر است
قلمکار, کلاقه ای (باتیک ), گره خورد (دارایی), حصیربافی, بوریابافی, چیغ بافی, مرواربافی, بامبوبافی, حصیربافی, نمد مالی, پوستین دوزی, آثار چرمی
سراجی, حکاکی رو چرم, پوست چرم
رنگ سازی سنتی
رنگهای حیوانی
رنگهای گیاهی
رنگهای معدنی
رنگهای شیمیایی
مرکب سازی (مرکب خوش نویسی و مرکب نگارگری)
رنگرزی سنتی
می شود بر روی کاغذ، چوب، پشم، ابریشم و پنبه انجام شود.
صنایع دستی ایران
صنایع دستی کشور ما به عنوان یکی از نشانهای ارزشمند صنایع دستی دنیا- در کنار چین و هند گذشته ای پر افتخار دارد. بدون شک توان ذاتی و خلاقیت و هوش ایرانی ها و عشق ایشان به هنر و ساخت آثار ارزشمند و فاخر، یکی از دلایل تداوم صنایع دستی این مرزوبوم بوده است؛ به گونه ای که خیلی ها اعتقاد دارند که ایرانیها با درک زیباییها موفق به ایجاد این کارهای هنری می شوند و یا دست کم با حس کردن آن، علاقه مند هنرمندان در ارائه این آثار هستند؛ چون ایرانیان علاقه مند به هنر از قدیم این مطلب مهم را فهمیده بودند که اثر یک صنعتگر هنرمند فقط یک کار جسمانی نیست، بلکه او درست مثل یک شاعر احساس و اندیشه هایش را در کارهای خود بازتاب داده و به آنها تحقق میبخشد.
با فرهنگ سازی صحیح , بسیاری مردم از ظروف صنایع دستی ایرانی به عنوان هدایای تبلیغاتی برای سال نو استفاده می کنند.
صنعتگر هنرمند
در هر صورت تمدن ایران مثل سایر فرهنگها که در خاور نزدیک هویت اصیل فردی داشته، تمدنی پیچیده و پر ظرافت دارد که برای تحلیل آن مراجعه به پیشینه به خصوص کشفیات باستانشناسی صورت گرفته در نقاط متعدد کشور، گریز ناپذیر است. تحقیق درباره صنایع دستی و حرفه های منطقهای ایران را باید از گذشته های دور و حتی پیش از تاریخ شروع کرد و روند رشد آن را به ترتیب طی شدن زمان بررسی کرد و اینگونه به ریشه ابتدایی صنایعی که امروزه در بخش های گوناگون ایران رواج دارد دسترسی یافت.
باید عنایت کرد که آگاهی از اوضاع کلان تاریخ کشور و نگاه به کندوکاوهای باستان شناسی صورت گرفته، میشود شالوده دانسته های ما دربارهی صنایع دستی باشد. واضح است پیشینه صنایع، چیزی جدا از گذشته تمدنی نیست و حتما باید بررسی صنعت ها و مشاغل ایرانی را از موقع شکل گیری تمدن و راه و رسوم زندگی مردم شروع کرد. بیشتر محققان معتقدند شروع کشاورزی، فلزکاری، سفالگری و مبانی اندیشههای دینی اصول فلسفی، خط، علم اعداد، نجوم و ریاضی، خاورمیانه و به ویژه فلات ایران بوده است.
باستان شناسی
باستانیترین دوره حیات بشر در ایران، تا موقعی که مکتوبات تاریخی می تواند در فهمیدن آن کمکمان کند، تمدن ویژه «عصر حجر میانه» یا مزولیتیک (Mesolithic) است که حدود ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال با آن اختلاف داریم و مدارک مرتبط با آن به وسیله کارلتون س. کُن (Charlton S. Coon) در غار مسکونی “هوتو” یا “کمربند” در نزدیکی بهشهر کنونی و در زاویه جنوب شرقی دریایی مازندران پیدا شده و مرتبط به دوران زیست انسان در جوار دریاست و این را نشان میدهد که حدود ۶۰۰۰ سال ق.م. کشت غلات، به ویژه گندم و جو، در ایران رواج داشته و تولیدات کشاورزی بل داسی که از سنگ چخماق تهیه شده و لبهی دندانهدار و مضرس داشته، درو میشده است. در این دوران، دامداری و استفاده از گوشت و مصرف شیر بز و گوسفند مرسوم بوده و علاوه بر این، پشم گوسفندان به رشتن و بافتن میرسیده است. همچنین مردم با ساخت نوعی سفال ناهموار و کمپخت و نیز ساخت آلات سنگی و استخوانی به جهت شکار آشنایی داشته اند.
پیشینه صنایع دستی ایران
«رُمَن گیرشمن» درکنار تحقیقات و آثار خود به افرادی اشاره میکند که در عصرِ حجرِ میانه در کوه های بختیاری زندگی میکرده و روش تهیه ظروف سفالین را بلد بودند. او میگوید که سازندگان ظروف سفالین، آنها را کنار همان آتشی که جهت پخت گوشتِ شکار و یا تهیه غذا درست می کردند، میپختند.
در دوران فلز، با این که رفته رفته ساخت آلات و ریختگری برونزی و مسی ترویج پیدا کرد، با این حال هنوز استفاده از آلات سنگی روی انواع شبیه آن برتری داشت و استعمال ظرف های سفالین منقّش مرسوم بود و بافت انواع منسوجات ظریف و همچنین طلاکاری و ساخت اجسام طلایی رایج بود.
با آمدن دوران مفرغ که حدود ۲۷۰۰ سال ق.م. می شود، تحول بزرگی در تمدن آسیای غربی شکل گرفت، همزمان با پیشرفتهای فنی که توفیق مصنوعات ایرانیان شد، سطح زندگی مردم هم به خاطر بهرهمندیشان از دستساخته هایی که زیست راحتتری را فراهم میکرد، بیشتر شد. در این زمان مهرههای زینتی به تلاش استادکاران تهیه میشد، آلات سنگی در ردیف مصنوعات کارگاهی آمده و ظروف سفالین توسط چرخهای کوچک ویژهای که به وسیله دست گردانده می شد، تولید و مطابق قاعده و شیوه هایی منظم در کورههای سربسته نشانده شده و حرارت میگرفت تا به بهترین شکل بپزد.
نزدیک به ۱۲۰۰ سال ق.م. آهن عوض مفرغ جهت تهیه سلاح و ابزارها و تا مقداری زیورآلات اسفاده می شد و بناهای آجری با ارتفاع زیاد در قسمت های گوناگون مانند «استرآباد» و روی سکوهاى بلند بنا شد. اطلاعات باستان شناسی که درنتیجه حفاریهای انجام گرفته در ایران است، از دیگر دلایلی است که میشود کامل کننده دانش ما نسبت به تاریخچه هنرها و صنایع دستی ایران در زمانهای قدیم، از جمله پیش از تاریخ تدوین شده ایران باشد.
میناکاری روی فلز
ساخت کالاهای مسی به سبب استفاده نکردن از آن در کارهای روزمره شدیدا کاسته شده و بعضی از محصولات فلزی کارکردهای مصرفیشان را از دست دادهاند. علیرغم اینکه شیشهگری و تولید شیشههای دستساز بعد از عصر صفویه، رو به افول گذاشت ولی در سی سال گذشته تماشاگر رونق نسبی این هنر صنعت در شهر تهران به مثابه با اهمیتترین محل تولید انواع شیشه دستساز هستیم. هنرهای مربوط با چوب مانند منبت، معرق، خاتم و نازککاری چوب بعد از ساخت مدرسه صنایع قدیمه در ۱۳۰۹ ه. ش مورد عنایت بیشتری واقع شد.
خاتمکاریهای چشم نواز در تالار خاتم قصر مرمر و تالار خاتم مجلس شورای اسلامی و نیز تولید چند میز خاتم به وسیله خاتمکاران هنرمند شیرازی و اصفهانی، کارهای منبت و معرق تولید شده به وسیله منبتکاران و معرقکاران هنرمندی مانند امامی، ویزایی، گودرزی، زابلی و غیره در مدرسهی صنایع قدیمه، سازمان میراث فرهنگی کشور و نیز در مناطق آباده و گلپایگان و تهران، کارهای نازککاری چوب عالی و هنرمندانه ارائه شده توسط هنردوستانی مثل عبدالمجید نعمتیان و علی اکبر بهزادیان از کردستان و آلات موسیقی سنتی ساخته شده به هنر استاد قنبری در کارگاه سازسازی سازمان میراث فرهنگی کشور و نهایتا صنایع دستی گوناگون چوبی موجود در موزه صنایع دستی تهران نشان دهنده قریحه دیدنی و هنر صنعتگران ایرانی در رشتههای گوناگون در ارتباط با صنایع و هنرهای چوبی کشور عزیزمان است.
در پایان آنکه باید به رودوزیهای گوناگون و ارزشمند ایرانی مثل سوزندوزی بلوچ، پتهدوزی کرمان، قلابدوزی رشت و سوزن دوزی و ملیلهدوزی اصفهان و نیز آثار دیدنی چاپ قلمکار اصفهان و چاپ کلاقهای آذربایجان هم توجهی داشته باشیم که با وجود فراز و فرودهای زیاد در حال حاضر روزگار بسیار خوبی را می گذراند. الان نزدیک به ۲۰۰ رشتهی صنایع دستی در ایران وجود دارد.
معماری و صنایع دستی
دیوار تاریخی گرگان
اولین کشف شگرف در صنعت قبل از تاریخ ایران توسط «ج. دومرگان » در شوش صورت گرفته که اجسام کشف شده هم دارای گوناگونی فراوانی است و هم کثرت زیادی دارد. در این پروژه، اجسام کشف شده که مربوط به آغاز عصر مس است و تبر، سوزن، اسکنه و آینههای مسین که از داخل مقابر پیدا شده نشانگر استعمال مردم این عصر از فلز مس است. همچنین پارچههایی که با الیاف گوناگون بافته شده، کشف شده؛ ولی انگار که بزرگترین صنعت ایرانیها در این زمان سفالگری است، چون ساخت سفالهایی با چرخ و به شکل آبخوری، کاسههای غذاخوری، دیگهای پخت غذا و گلدانها و ظروف با لعاب قرمز صیقلی مرسوم بوده است.
علاوه بر این، طی آنچه در شوش حفر شده، گردنبندی هم پیدا شده که از گوش ماهی و سنگهای گوناگون تهیه شده، به اضافه انگشترهایی با نگین گوش ماهی و مهرههایی که بیشتر سنگی و به شکل حیوان با دکمههای مسطحی است که در وسط یا روی دستهی کوچک آنها سوراخی تعبیه شده است.
سفالگری بزرگترین صنعت ایرانیان قدیم
درحالی که در این عصر اکثر اجسام از سنگ تهیه میشد، ساخت تبر، بیلچه، و اسلحههای گوناگونی شبیه سلاحهای مصنوع مردم بین النهرین یعنی از مس، در ایران رایج بوده و از استخوان و فلز جهت تهیه اقلام مصرفی گوناگون استعمال میشده و بیشتر تولیدات نقشدار بوده است و تشبیه زیادی بین شکلها و نقشهای ساختههای فلزی و نقش ساخته های سفالی مشاهده می شود. در حفریات صورت گرفته در دو کیلومتری جنوب غربی تخت جمشید، سفال هایی نقاشی و تزیین شده به دست آمده که تقریباً به نازکی ظروف امروز چینی است. این عالی ترین علت رشد حرفه سفال سازی در زمانی است که ظروف به آن متعلق است. علاوه بر این از “تپهی گیان” در نزدیکی نهاوند سفال هایی قرمزرنگ و زردرنگ به انضمام خنجرهای فلزی حکاکی شدهای یافت شده که متعلق به ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ ق.م. است.
گیرشمن در حفریاتش که در “تپهی سیلک” انجام داده، اجسامی مربوط به ۲۷۰۰ الی ۲۸۰۰ ق.م. که شامل اقسام سفالینههای دستساز و تولید شده با چرخ سفالگری است را کشف کرده. وی معتقد است از راه شباهت آنها با اجسام مکشوفه از دیگر نقاط، میشود تمدن یا تمدنهایی مشابه به آنها را در بخشهای دیگر کشور حدس زد.
«اریک اشمید» موقع حفاری نزدیک دامغان دلخوش به کشف هکاتوم پیلوس یا شهر صد دروازه (نزدیک دامغان فعلی) بود. وی علیرغم اینکه موفق به پیدا کردن باقیمانده های شهر مدّنظرش نشد اما به مجموعهای از حساسترین کارهای صنعتگران 2000 تا 3000 سال ق.م. رسید. سفالهای پیدا شده به وسیله اشمید شامل کوزههای بزرگ در شکلهای هندسی و با لعاب قهوهای روشن و کرم است که بیشتر توسط چرخ تهیه شده و نشانگر تجلی هنر لعاب دادن سفال در ایران پنج هزار سال پیش است.
علاوه بر این، کشفیات اشمید نشان دهنده آگاهی مردم آن عصر با فلز مس است. اکثر مصنوعات مسین شامل سنجاقهای مسی، خنجر، گرز، دستبند و موارد مشابه آنهاست. این را هم باید گفت یافتن اجسام طلایی و نقرهای به خصوص زیورآلات زرین، فنجان، مجسمههای حیوانات گوناگون از نقره و مشابه آن، شاهد دسترسی و استعمال مردمان آن زمان به فلزات ارزشمند است. مدارک دیگری نیز هست که گواهی میدهد ایرانی های آن دوره در فلزکاری، تهیه مصنوعات گوناگون مثل هاون، مجسمه، انواع تسبیح و غیره از سنگهای متعدد مهارت خاصی داشته اند.
اشمید در حفریاتی که در سال ۱۳۱۳ ه.ش. در اطراف تهران ترتیب داد به یافتن آثاری شبیه آنچه در دامغان رسیده بود، موفق شد؛ با این فرق که سفالهای کشف شده در حفریات اخیر، بیشتر دارای نقشه ایی هندسی به رنگ مشکی و سطحی جلا گرفته و با گِل آن، گیاهی مثل کاه مخلوط شده است.
با جستجوهایی که در سال 1947 میلادی (1325 ه.ش.) در زیویه -در اطراف سقز- صورت گرفته، گنجینهای از اجسام طلایی و مفرغی و آثار تهیه شده از عاج حاصل شده که به حدود قرن هفتم ق.م. یعنی شروع دورهی حکومت مادها برمیگردد. در تحقیقات حسنلو نیز -در ۸۵ کیلومتری جنوب ارومیه- جام زرین که بر سطحش صحنههای اساطیری منقوش شده و به قرن 8 تا 14 ق.م. برمیگردد، یافت شده است. بی شک جام مارلیک و آثار فلزی دیگری که به دست آمده از چراغعلی تپه (مارلیک تپه) -واقع در ۱۴ کیلومتری جادهی رودبار به رشت- را که به وسیله گروه باستان شناسی ایرانی به ریاست پروفسور عزت الله نگهبان حاصل شده، میشود علامتی واضح از تخصص فلزکاران ایرانی در حدود زمان سلطنت مادها و حتی اندکی قبلتر از آن در ایران دانست، همچنین طبق شواهد کنونی و آثار کشف شده، میشود سفالگری عصر مادها را نیز هنری ویژه و دستبافی آن عصر را نیز “هنر – صنعتی” حساس به شمار آورد.
جام مارلیک
ابزارهای مفرغی حکاکی شدهی استان لرستان، انواع اسلحه ها، آلات و ابزار زراعت، وسایل زینتی، اجسام آیینی، انواع دهانه و مالبند و دیگر ابزارهای ویژه اسب و گردونه، توتمها و صنمها، سنجاقهای مفرغی با سری بزرگ و زینت داده شده به شکل سر و شاخ 4پایان از هنرهای قدیمی و صنایع دستی بارز ایرانی ها در اولین هزارهی پیش از میلاد است که به گواه مدارک کنونی احتمالاً به وسیله اولین مادها پدید آمده است.
از مداقّه هنرها و صنایع هنری این سرزمنی در زمان پیش از تاریخ تدوین شده کشورمان می شود اینگونه نتیجه گرفت که:
مردمان پارس دارای قریحه هنری ویژهای بودهاند که مثال آن در آثار سفالین شوش، تپهی سیلک، تپه حصار و نیر مفرغهای لرستان پدیدار است. ایرانیها عنایت خاصی به شکل حیوانات داشته اند. علاوه بر نقوش حیوانی از شکلهای هندسی – که البته هریک مفهوم خاصی داشتند – برای زینت ظروف و از جمله سفالینههای خود به کار می بستند.
روش کار هنرمندان باستانی ایران، ناتورالیست نبوده بلکه آنها به طرحهای تجریدی و سمبولیک توجه بیشتری داشته و آنها را بر سبک کار ناتورالیست مرجح می دانستند.
در عصر هخامنشی ۵۵۰ تا 330 ق. م. تهیه جام ها و قدحها از زر یا نقره که به روش چکشکاری ساخته و پرداخته و زینت داده می شد، در گروه شاهکارهای فلزکاری ایران ماندگار شده است. چکشکاری بر نقره و نقره کاری، طلاکاری و ساخت زیورآلات زرین و سیمین، ریختهگری مفرغ سفالی سازی، سنگتراشی، پارچهبافی و به خصوص بافت پارچههای لطیف از پشم، کندهکاری و منبتکاری و نهایتا قالیبافی – که مثال روشن و برجسته آن قالی پازیریک، یعنی اولین قالی بافته شده در دنیا ، به وسیله ایرانی های هنرمند و مربوط به حدود ۵۰0 ق. م. است – از دیگر هنرهای مشهور به حساب می آید که مواردی از آن هم اکنون در موزه ها و دیگر مراکز هنری دنیا موجود است و در عصر خود چون هدیه هایی ارزشمند به اقصی نقاط، مثل کنارهی جیحون و کوهستانهای آلتایی و کشور مصر، ارسال میشد.
قالی پازیریک – صنایع دستی ایران
ویژگیهای برجسته هنر هخامنشی را میشود به شکل زیر بیان کرد:
- هنر هخامنشی دور از خشونت هنر همسایگان و به ویژه هنر آشوری است.
- هنر هخامنشی هنری است که در باب رسم حیوان ها و برخی از نباتات به روش ناتورالیسم گام برمیدارد و به طبیعت توجه ویژهای دارد. در طراحی درختان و پرنده های خیالی و نشانه اهورامزدا و نمونههای آن هنری است تجریدی و در شکل پیکر آدمی، هنری است عاری از جزئیات، یعنی تنها به رسم شکلی بسنده میکند و به جزئیات قیافه و حالات روحی افراد عنایتی ندارد. سنگتراشان هخامنشی به خصوص در سنگتراشی از حیوان و نقش حیوان تبهرّی بالا داشتهاند. نقش حیوانات در آثار هخامنشی ساده و با ظرافت است و میشود گفت که از این نظر هیچ مردمانی به جایگاه ایرانیها نمی رسیده اند.
صراحت طرح و نقش، دوام اثر هنری و اعتدال آن از دیگر ویژگیهای هنر هخامنشی است. صبوری، قریحه سالم و زیبایی تألیف هنرمندان و صنعتگران زمان هخامنشی از جمله مطالب مهمی است که از بررسی مجموع آثار به جای مانده برداشت میشود. صنایع دستی ایران در عصر سلوکی از نظر طرح وشکل تا حد بالایی تحت تأثیر هنر هلنیستی – یونانی مآبی – بود ولی در عصر اشکانی، کمکم هویتی ایرانی پیدا کرد. از صنایع دستی متداول در زمان اشکانیان بایستی به سفالینههای زیبا، مسکوکات فلزی تهیه شده از زر و نقره، قلابدوزی و بعضی دیگر از رودوزیها، پارچه بافی و نهایتا درست کردن طلاجات اشاره کرد. در زمان ساسانی هنر و معماری ما یکی از ادوار اوج خود را طی کرد. هنرورزان ساسانی پیشه فلزکاری ایران را به اوج بردند به گونهای که موارد زیادی از سینی ها و ظروف برجسته کاری با طرحهای گوناگون که از آن دوره در کشورهای زیادی از جمله در روسیه پیدا شده، نشانگر تبهّر عالی فلزکاران در عصر ساسانی است. علاوه بر این بایستی به ریخته گری با مفرغ و نقره که برای تهیه بشقاب، کاسه، جام و مشربه، که بعضا شبیه پرنده ها و دیگر حیوانات ساخته شده است اشاره کرد. همچنین ظروف طلایی و نقرهای و یا فلزی دیگر که با شیوه های مطلاکاری، حکاکی، قلمزنی و یا میناکاری تزیین میشد، از جملهی هنرهای مرتبط با فلزکاری ساسانی است. میناکاری اصفهان نمونه بارزی از هنر مینا کاری روی مس می باشد.
فلزکاری دوره ساسانی
قالیبافی در عصر ساسانیان از هنرهای پر طرفدار بوده، از قالی بهارستان و گرچه تا بخشی دربارهی آن غلو شده است و نیز قالیهای زیبایی که بر طاقدیس – تخت خسروپرویز – در فصل ها و ماه های گوناگون سال انداخته و پهن شده، نام آورده شده است. از منسوجات متنوع به خصوص پارچههای ابریشمی عصر ساسانی که حتی به چین هم ارسال می شده است، در کتب و مکتوبات خیلی ذکر شده و البته حدود ۳۰ قطعه از آن هم بر جای مانده که زیبایی بخش گنجینه ها و دیگر مجامع هنری دنیاست. از دیگر صنایع دستی متداول در عصر ساسانیان بایستی به شیشهگری، سفالگری، رودوزیها و ساخت مسکوکات فلزی توجه کرد. در باب هنرهای صناعی ایران از شروع اسلام تا عصر سلجوقیان، باید اول به تذهیب کاری و به خصوص تذهیب قرآن کریم اشاره شود. لازم به ذکر است دیگر هنرهای متناسب با کتاب آرایی مانند نگارگری، تشعیر، تجلید، کاغذسازی و غیره نیز در عصر یاد شده از توجه ویژهای برخوردار بود.
اگرچه با آمدن دین عزیز اسلام، استعمال از ظروف نقرهای و طلایی از رونق افتاد اما با کوششی سفالگران ایرانی، ساخت آثار جذاب سفالی مثل سفالهای با لعاب مینایی و ظروف زرینفام، رایج شد تا کسری زیبایی ظروف طلایی و نقرهای فلزی را جبران کند. نساجی و پارچهبافی در آغاز اسلام، بعد از مدت کوتاهی توقف، که ناشی از دگرگونی های عمیقی بود که در اجتماع افتاده بود، دوباره رواج یافت. دلیل عالی بر رواج صنعت بافندگی و رشد آن در آغاز اسلام در کشور ما، این است که بعضی از شهرهای ایران، گزیت و مالیات خود را از پارچه ها و منسوجات گران بها میدادند و نویسندگان بزرگی مثل یعقوبی، ابن فقیه، ابنرسته، مسعودی، ابن حوقل، مقدسی و یاقوت حموی در آثار خود در خصوص صنعت پارچهبافی شهرهای ایران به خصوص شوشتر مطالبی عنوان کردهاند.
از حدود قرن چهارم ه. ق. پارچههایی یافت شد که بافتی لطیف دارد. همچنین تشابه زیادی به آثار با پارچههای عصر ساسانی دارد و فرق اصلی آن با پارچههای ساسانی، در به کار بردن خط و به خصوص خط کوفی در اطراف پارچههای دوره اسلامی است. مطلب دیگر اینکه در قرن های نخستین اسلامی هرگز از نقشه ای حیوانی استفاده نشده و از سده چهارم ه.ق به بعد است که میشود علاوه بر نقشه ای گیاهی، نقشهای حیوانی را دید. با کنکاش آثار فلزی باقی مانده از دوران آغاز اسلام تا سده سوم و چهارم ه. ق. تشابه زیادی با آثار ساسانی می بینیم که این شباهت بعضا به حدی است که بیننده را به اشتباه میاندازد. استفاده از خط در فلزکاری عصر اسلامی، یاری دهنده ما در تشخیص محصولات فلزی این دوره با آثار فلزی دوره ساسانیان است. لحاظ زیبایی و ظرافت در فلزکاری سده های آغازین ه. ق. عمدتا در آثاری مانند سینی آبخوری و غیره که اهمیت بالاتری در زندگی روزمره داشته، واضحتر است.
اگرچه که به دلیل نابودی آراک مواد اولیه مصرفی در قالیبافی، به غیر از پازیریک و یک قطعه دیگر منتسب به تیموریان، تا نزدیک قرن دهم ه. ق. (دوران صفویه) مثالی از قالبهای ایرانی در اختیار نداریم ولی مطابق نظر کارشناسان و همچنین با بررسی آثار نقاشی باقی مانده از آغاز اسلام تا عصر صفویه، متوجه رونق قالیبافی، در صدر اسلام و بعد از آن می شویم و ذکر شده که قالیهای زیبای ایرانی که در قرون اولیهی ه. ق. تماماً با طرحها و نقوش گیاهی همراه بوده برای فرش کردن اماکن مقدس و کاخ ها استفاده می شده است. با آغاز عصر اسلامی، شیشه گری بی تغییر مهمی – و همچنان بر طبق روشهای ساسانی – ادامهی مسیر داد. ضمن آنکه کمکم و با ایجاد روابط بازرگانی، سیاسی و هنری بین کشورهای مسلمان، ترکیبی از هنرهای اسلامی پدید آمد و سامرا (سامره) در قرن دوم و سوم ه.ق. مرکز اجتماع هنرمندان مناطق گوناگون شد. همچنین از نیشابور، ری، جرجان و سمرقند به عنوان مراکز اصلی شیشهگری آن دوران یاد شده است. بندر سیراف نیز در قرن سوم و چهارم ه. ق. جدا از اینکه بندر تجاری حساسی بوده است، یکی از مراکز تهیه آبگینه هم محسوب میشده است.
بندر سیراف بیشتر تذهیب کاری توجه کرد و نیز اینکه از این هنر علاوه بر کتاب های مذهبی برای قشنگتر ساختن کتب غیردینی هم استفاده می شده است. تذهیب و خوشنویسی کتب علمی که از سده دوم ه.ق شروع شده بود در عصر سلجوقی، ارتقا بیشتری پیدا کرد. ضمن آنکه در آن بخش از کتاب های علمی که به تشریح تصویری احتیاج داشت، نگارگری نیز به عنوان یکی از هنرهای در ارتباط با کتاب آرایی، مطرح شد و جایگاه تازهای یافت. لذا در دوران یاد شده نگارگران ایرانی به تشریح تصویری کتابهای علمی به ویژه در بستر طبابت و زیستشناسی و نیز کتابهای مرتبط به شعر و ادبیات مثل “سمک عیار” اهتمام ورزیدند. با رشد علوم و ادبیات، نقشهای داستانی بر سفالینههای عصر سلجوقی نقش بست. در این دوران سفالگری به عنوان “شغل” ثبت شد و سفالگر، نام و تاریخ تولید اثرش سفالینه مینوشت. در عصر سلجوقی که سفالینههای آن نسبت به عصر صدر اسلام از ظرافت و تبهّر بیشتری در تولید برخوردار و دارای گوناگونی رنگ و تنوع نقش زیادتری بود، موضوع نقاشی روی سفالها را بیشتر داستانهای قدیمی مثل “بهرام و آزاده” بیژن و منیژه” و مشابه آنها شکل میداد. همچنین استعمال از لعاب مینایی و تولید سفالینههای زرینفام، مورد عنایت هنرمندان واقع شد.
در زمان سلجوقی و با روابط تجاری مابین ایران و چین، برای اولین بار تأثیر هنر چین را در هنر ایرانی میبینیم. این تأثیر در روش سفالگری هم واقع افتاد و نوعی سفال به اسم “بدل چینی” تولید شد که میدانیم از خاک سفید که خود ترکیبی از کائولین، کوارتز و سیلیس است، تهیه میشد. عناصر هنر چینی اکثرا به صورت در نقش گلها آشکار شد. همچنین در هیکل ها و صورت هایی که بر روی ظروف و محصولات سفالین این دوران دیده میشود نیز تا میزان قابل توجهی تأثیر نقاشی و نگارگریهای “مانویان” را میشود دید.
کاشیکاری در این دوران مورد عنایت دوستداران هنر واقع شد. نوع مخصوصی از کاشی مورد استعمال در این دوران به “خشت کاشی” معروف است و برای تهیه آن از شیوه قالب زدن استفاده میشد. قالبهای استفاده شده در”خشت کاشی” عمدتا هندسی بوده و با کنار هم گذاشتن آنها شکل هندسی مورد توجه که بیشتر صلیب و “ستارهی هشت پر” است، حاصل میشده است. پختن سفال کاشی، لعاب و نقاشی روی آن و در برخی هم استفاده لعابی یک دست که نقاشی روى آن صورت میگرفت دیگر قسمت های آماده ساختن”خشت کاشی” را که اکثرا در کتیبه ها استفاده میشده قرار میگرفت و عمدتا با خط هایی مثل نسخ و نقشه ای تذهیبی همراه بود، شکل میداد.
ساخت کاشی – صنایع دستی ایران
در کاشان به مثابه یکی از نقاط ویژه سفالگری، کاشیهای مشهوری ساخته میشد. مشهورترین این کاشی ها در محراب حرم حضرت ثامن الائمه علیه السلام در سده هفتم ه. ق. به کار رفته است. این کاشی ها هنر آل محمّد بن ابی ظاهر است. نقوش کاشیهای اماکن مقدس اکثرا از گیاهان و گاهی حیوانات است. در بعضی از این کاشی ها نیز از رنگهای طلایی استفاده شده که به کاشی “زرینفام ” شناخته میشود. رنگ طلایی در این کاشیها بیشتر روی زمینههای فیروزهای و سبز استفاده شده است.
دوره سلجوقی از ادوار درخشان صنایع دستی ایران
بدون شک عصر سلجوقی، برجسته ترین دوران کاری ایران است. زیرا در این دوران انواع ظروف محصولات فلزی از مس، مفرغ، برنج و نیز به روش “مسکوب” و “نقره کوب” و همچنین با شیوههای ساخت، حکاکی، قلمزنی، و مشبککاری تهیه شده است. علی رغم شیوهه ایی مثل ساخت، حکاکی و قلمزنی که در زمان قبل نیز متداول بوده اما هیچوقت هنر و طراوت سلجوقیان را نداشته است؛ آنچنانکه مشبک کاری بر فلز برای اولین بار شکل گرفت.
در دوران سلجوقی علاوه بر مشبککاری، روشهای تازه دیگری هم در فلزکاری پدید آمد که از آن جمله بایستی از کار گذاشتن فلزاتی مثل مس و نقره در زمینه آلیاژهای فلزات دیگر اسم برد. این روش از فلزکاری به این حالت صورت میگرفت که خطوط حواشی طرحهای مدّنظر را تهی میگذاشتند و بعد با مفتولی از مس یا نقره این فضای تهی را با چکشکاری پر میکردند. این روش در فلزکاری به “مسکوب” و “نقره کوب” مشهور است. استفاده از خوشنویسی هم در صنایع دستی فلزکاری این دوران به چشم می خورد.
معروف ترین نمونه های پیدا شده از این نوع، بشقابی است به خط کوفی که به “بشقاب آلب ارسلان” مشهور است، این اثر به وسیله حسن کاشانی به وجود آمده است.
باید یادآوری شود که در عصر سلجوقی، پیوند خیلی نزدیکی بین نقشهای سفالینهها و کارهای فلزی آشکار است. در عصر سلجوقیان، شیشهگری، به خصوص در نیشابور، بازار پررونقی را داشته و این مسئله از مداقّه و بررسی نمونه های شیشهای باقی مانده از نیشابور که به سده های پنجم تا هفتم ه. ق، متعلق است، استفاده میشود.
آثار ارزشمند دیگری مثل صُراحیهای دیدنی از گرگان یافت شده که تاییدکننده رونق شیشهگری در این خطه است. اگرچه بافندگی از جمله صنایعی است که از دیرباز در ایران جایگاه بالایی داشته است اما برخی از محققان بر این نظر هستند که از بعضی لحاظ این “هنر – صنعت” در دوران سلجوقیان به عالیترین درجه رشد خود رسیده است.
با این که شاید بیش از ۵۰ تکه از پارچههای این دوره موجود نباشد ولی همین تعداد هم نگاره ها و طرحهای زیادی را گواهی میدهد. ضمن آنکه برخی از این نوع پارچه ها با طرحهای پرکار و به شکل دولا بافته شده است.
در این زمان، صنعت نساجی ایران، از نظر بافندگی، خلاقیت انواع نقشه و زیبایی رنگ به درجهی والایی رسید و تهیه پارچههایی که تلفیقی از دو پارچه به رنگهای گوناگون بود پارچههایی که با تغییر نور، تغییر رنگ میداد و نیز پارچههایی از جنس ابریشم که وزنش کم و نازک بود و روی آن نقش حیوانات و خطهای کوفی خیلی عالی نقاشی می شد، رایج بوده است. باید گفت که هنر ایران دوره پررونقی را در زمان سلجوقیان گذرانده و عصر سلجوقیان یکی از تواریخ برجسته هنر ایران پس از اسلام و نیز در طول تاریخ ایران است.
حمله نابودگر مغولها جدا از اینکه خیلی از شهرها و آبادی ها را با خاک برابر کرد و تعداد فراوانی از دانشمندان و متفکران را به قتل رساند، همچنین خسارات شدید فرهنگی و هنری نیز بر جای گذاشت. اما ایلخانان با دریافت دین مبین اسلام و آموزه های زندگی بخش آن و نیز با پذیرش فرهنگ و هنر گرانقدر ایران، به رونق و توسعه هنر و معماری ایران همت گماشتند. ایلخانان شروع به تأسیس دولت در ایران کردند و هنرمندان را به پایتختهای خود یعنی “مراغه” و ” تبریز” آوردند. علاوه بر آنکه برطبق مصالح های که بین والیان بومی شیراز و مغولها شکل گرفت، شیراز از آسیب تهاجم مغولان مصون ماند و از این رو بخشی از هنرمندان هم جذب شیراز شدند و میدانیم که بعدها مکتبی به نام “مکتب شیراز” شکل گرفت تا از این مکتب نگارگریهای نفیسی و کتب تصویری ارزشمندی باقی بماند.
در دوران ایلخانان به کوشش «خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی» بنیادی علمی و هنری به نام “ربع رشیدی” در تبریز ساخته شد تا با آوردن دانشمندان و دوستداران هنر به بازنویسی وجمع آوری آثار ارزشمند و نفیس قبل بپردازند. من جمله آنکه در این بنیاد، کتابی با عنوان “تاریخ رشیدی” – منسوب به خواجه رشیدالدین فضل الله – تهیه و نسخه هایی از آن با نقاشیهای عالی و گوناگون تزیین شد. به علاوه کتابهای ارزشمندی مثل “شاهنامهی فردوسی” و “کلیله و دمنه” چندین بار رونویسی شد تا با نقاشیهای دلپذیر که نشاندهنده روش نقاشی آن دوران و گزارشگر هنر تصویرگرانش است، همراه شود.
نکته با اهمیت در این زمان، ورود عناصر تصویری چینی به کارهای هنری ایران بود که این عناصر در نقاشیهای دوره ایلخانی به زیبایی پدیدار شده است. در روش نقاشی عصر ایلخانی – که از نظر فنی کاملا قویتر از نقاشیهای دوره سلجوقیان است – رنگها از گوناگونی بالاتری برخوردار، طرحها دقت بیشتری دارند و تمرکز روی جزئیات که حاصل تأثیر گرفتن از نقاشی چینی است و به آسانی قابل تمییز است. در بیشتر این نقاشیها، کوهستانها، ابرها، پرندگان، گلها و درختان که با دقت طراحی و یا پر پیچ و تابند، تأثیر گرفتن از نقاشی چینی را نمایش میدهد.
از آثار قابل توجه این عصر باید به شاهنامه معروف به “شاهنامهی دموت ” اشاره کرد. دموت کتاب فروشی بود که در راستای تامین منافع بیشتر، نگارگریهای ارزشنمد این شاهنامه را ورق ورق کرد و فروخت. در نقاشیهای این شاهنامه، نه تنها هنر چینی، بلکه تأثیر هنر بیزانس هم دیده میشود.
در هر صورت جمع آثار این دوره را که در تبریز بوده به نام مکتب تبریز میشناسند و آنچنان که گفته شد، این مکتب بیشتر از هر چیز به جهت تاثیر پذیریاش از هنر چین معلوم میشود اما گوناگونی رنگی، توجه در طرحها با لحاظ جزئیات نیز از دیگر خصیصه هایش است. در بیشتر نقاشیهای این مکتب، نقوش مهم با رنگهای تیرهتر از زمینه کشیده شده است.
در مکتب شیراز که فرق اصلی نقاشیاش با مکتب تبریز، پذیرش و تأثیر گرفتن کمتر نگارگران، از روش های چینی است و به نوعی نقاشیهایش، با نگارگریهای دوره سلجوقی قابل قیاس است. سادهگرایی بیشتری از مکتب تبریز، در آثار وجود دارد و توجه به نقشسازی از آدم و محیط زندگی او هم به وضوح بیشتر است. با مبادلات فرهنگی که مابین مکتب شیراز و تبریز شکل می گیرد اسباب ارتقای بیشتر کتابآرایی و نقاشی و به وجود آمدن خصیصه های هنر ایرانی آماده میشود و “دیوان خواجوی کرمانی” که به وسیله «جنید» تصویرگری شده، مثال بارز و ممتاز این دگرگونی در نقاشی ایرانی است.
مصنوعات دستی ایرانی دیگری مثل جلدسازی، سفالگری، کاشیکاری، قالیبافی، فلزکاری، و نساجی هم رونق داشت ولی تأثیرگیری از هنر چینی من جمله در سفالگری، کاشیکاری و نساجی دیده میشود.
در دوران تیموری، هرات – پایتخت تیموریان و مرکز خراسان بزرگ – محل گردهمایی هنرمندان شد و هنردوستانی که در تبریز، شیراز و غیره به فعالیت هنری اشتغال داشتند، به هرات مهاجرت کردند و با حمایت خوبی که از هنرمندان شکل گرفت “مکتب هرات” بنیان نهاده شد تا اینگونه اوج نگارگری ایران شکل بگیرد که “شاهنامهی بایسنقری (بایسنغری)” از آثار بینظیر همین مکتب است. مکتبی که از تأثیر هنر چینی، نجات پیدا کرد و با رنگآمیزی کاملا غنیتر و عدم لحاظ پرسپکتیو در کارها شاخصههای مهمی را ابراز کرد. مکتبی که توجه به هیکل انسانی، محیط زندگی او و طبیعت را اساس کار گذاشت. نهایت اینکه با مکتبی مواجه ایم که پیشه نقاشی و نگارگری را به اعتلا رساند و نگارگران هنردوست به شکل درخوری ابراز و هنرشان مقبولیت پیدا کرد.
مکتبی که زیست عوام را در کارهایش مطرح میکرد. “مکتب هرات” که همیشه با هنرمند پرآوازهاش «کمال الدین بهزاد هراتی» قرین است نه تنها در پیشینه نگارگری این ملک، که در تمام دنیا، برجسته و مشهور است. نگارگران این دوره به خصوص بهزاد از محدوده مضامین سنتی عبور کرده و “انسان” در کارهایشان از حد شخصیتهای خیالی آثار ادبی بیرون رفت و در فضای زندگی و به شکل واقعی عینیت پیدا کرد. تأثیر مکتب هرات و بهزاد در کارهای دوران “مکتب تبریز دوم ” – در عصر صفوی – و همچنین نقاشی هند و ترکیه نیز بسیار روشن است، علاوه بر آنکه کمالالدین بهزاد هراتی در قسمتی از عصر صفویه و تا به وقت مرگ، ریاست کتابخانهی سلطنتی را عهده دار بوده و علاوه بر نگارگری، کارهای شاخصی، هدایت همه هنرمندان خوشنویسی، تذهیب کار، نگارگر، جلدساز و موارد مشابه آن برعهده اش بود.
تذهیب در عصر تیموری با گوناگونی رنگی بیشتر ولی با تاثیرگیری زیاد از هنر چینی شناخته شد و لذا عناصر تصویری چینی مثل ابرهای تشی، اژدها، پرندگان و غیره و همچنین دقت در جزئیات طبیعت خصیصه تذهیب مذهبین این زمان است.
جلدهای یافت شده از عصر تیموری، علاوه بر آنکه از دقت قابل ملاحظه ای داراست، ورود عناصر بصری هنر چینی مثل نقوش طبیعی و گیاهان خاص را هم نمایش میدهد. همچنین در آستر جلد هم از همان روش چرمهای بریده روی زمینههای غیر تاریک استفاده شده است.
از آنجا که هجوم مغولان، نابودی زیادی حاصل کرد ضروری بود که به مرمت بناهای دینی و باستانی رسیدگی شود لذا به کاشیکاری هم به چشم یکی از موارد کامل کننده معماری عنایت ویژه ای شد. ضمن آنکه کاشی موزاییک در این دوران موجودیت یافت. از آثار و صنایع دستی معروف این دوران که ضمناً دارای کاشی کاریهای زیبایی نیز هست باید از مقبره الجایتو در سلطانیه، محراب مدرسهی امامی در اصفهان و مسجد کبود در تبریز اسم آورد.
صنایع دستی ایران در دوران تیموریان و صفویان
قالیبافی دوران تیموری را از نقاشیها، نگارگریها و مصنوعات دستی کشورمان در این عصر می شود جستجو کرد، اگر چه از قالیهای عصر تیموری جز یک قطعه در اختیار ما نیست، نگارگریهای چشم نوازی باقی مانده از عصر تیموری، تصاویری از قالیهای آن زمان را نیز نمایش میدهد که به خصوص در بافت شان اکثرا از نقش لچک و ترنج به کار گرفته شده است؛ علاوه بر آنکه نقش سجادهای (محرابی) و نیز نقشی هندسی – به استناد تصاویر نقاشی ها و آثار نگارگریهای کنونی- از دیگر نقوشی است که در قالیهای عصر تیموری دیده میشود.
روشن است که فلزکاری عصر تیموری با دورهی اعتلای فلزکاری ایران دوران سلجوقی – اختلاف دارد اما به هر صورت از زمان تیموریان نیز کارهای فلزی زیادی مثل پایهی شمعدان و شمعدانهای قشنگ باقی مانده که برخی روی آنها طلاکاری و مرصعکاری نیز صورت گرفته است.
برای اضافه شدن زیبایی کار، زمینه یا طرحی روی زمینه را جلا میدادند تا نقشها تجلی بهتری پیدا کند. کارهای فلزی این دوران از لحاظ فرم و شکل با آثار سفالین آن، شباهت دارند.
منسوجات ایران در عصر تیموری در زیادی استعمال نباتات متصل و در تزیینات برجسته است؛ علاوه بر آنکه ویژگی دیگر دست بافتههای این عصر در انواع تازهای است که متداول شده و بیشتر از دیبا و بافتههای راهراهی است که سیم و زر در آنها به کار گرفته شده و با اشکال پرندگان، بر طبق شیوه چینی، زینت داده شده است. بافتن پارچههای مخملی در این عهد مرسوم شده و یکی از گردشگران ایتالیایی در سفرنامه خود از ایران، ویژگی های این پارچهی گران بها را ثبت کرده است.
صنعت نساجی در عصر تیموریان، اضافه بر هرات در یزد، اصفهان، کاشان و تبریز رواج پیدا کرد و رشد چشمگیری داشته و کارخانههای پارچهبافی شهرهای یاد شده منسوجات خود را به اطراف بلاد اسلامی ارسال میکردند.
دوران صفویه را بایستی یکی از برجسته ترین ادوار هنر و معماری کشورمان و از جمله هنرهای مصنوع ایرانی در همه تاریخ این سرزمین دانست. در این عصر، که از پایان قرن نهم ه.ق. تا شروع قرن ۱۲ ه ق (قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی) ادامه داشته است، هنرهای سنتی و صنایع دستی ایران در زمینههای مختلف مثل نگارگری، کتاب آرایی، خط و خوشنویسی، تذهیب، نساجی سنتی، فلزکاری، سفالگری و کاشیسازی و به خصوص درباره قالیبافی به بالندگی رسید و این مسئله از کارهای عالی باقی مانده از دوران صفویه، که در حال حاضر زیبایی بخش گنجینه ها و دیگر مجامع هنری دنیاست، برداشت می شود. افزون بر آنکه گردشگران و ایران شناسان پیرامون کارهای هنری این دوره، در نوشته های خود به طور مفصل صحبت کرده اند.
در عهد صفویه، سه مکتب ویژه در نقاشی و نگارگری – تبریز، قزوین و اصفهان به وجود آمده است؛
همچنین در دهههای نخست عصر صفویان، نقاشی، همان مسیر مکتب هرات را ادامه دنبال کرد. از جمله ارزشمندترین کارهای عصر صفوی می شود به نسخ مصوری از “شاهنامهی فردوسی” و “خمسهی نظامی” اشاره کرد که خیلی از نقاشان برجسته آن دوران مثل سلطان محمّد، آقا میرک، میر سید علی و امثال آنان تصویر یا تصاویری در آن کشیدهاند. نگارگریهای آنها رنگهای غنیتر، ترکیب بندیهای متراکم و پیکرههای پرتحرکتری از تصاویر کتاب های تصویر شده گذشته است دارد.
مطلب مهم درباره نگارگری و نقاشی عصر صفوی، استقلال آن از کتاب آرایی است؛ چون که از سده یازدهم ه.ق- و با انتخاب اصفهان به پایتختی – و ساخت قصرهای جدید، نقاشی، صورت دیگری پیدا کرد و در مواردی محدود از معماری سنتی محسوب می شود و برای تزیین قسمتی از دیوارها استفاده می شود و حتی در برخی به شکل نقاشی دیواری عنوان شد. علاوه بر آنکه در عمارت عالی قاپو و در چهلستون از نقاشی در طراحی داخلی استفاده شد.
در عصر صفوی، با آمدن تعدادی از نقاشان اروپایی به کشورمان و همچنین اعزام گروهی از جوانان ایرانی به ایتالیا برای یادگیری نقاشی، انقلابی در نقاشی دوران صفوی ایجاد شد و اینگونه در میانه عصر صفوی دو روش نقاشی در کارها دیده می شود که اولی نتیجه تکامل روش سنتی و دیگری “سبک نقاشی اروپایی مآب” است. از نقاشانی که به روش سنتی، ادامهی مسیر دادند باید از محمّدی و رضا عباسی یاد کرد که از ویژگی کاری آنان دقت به حالت های طبیعی فردی است، که از دوران کمالالدین بهزاد هراتی در نقاشیهای ایرانی مشاهده شده است. این ویژگی در آثار استادی مثل رضا عباسی به تکامل رسید.
از مشهورترین نقاشانی که بر طبق نقاشی اروپایی آثاری را خلق کردند، باید از محمّد زمان اسم آورد که نقاشیهای او در جاهایی از پایه و ریشه ارتباطی با فرهنگ ایران ندارد. هرچند زمان در بعضی کارهایش که بر اساس ادبیات فارسی کشیده به وجهه فرهنگی عصر خود عنایت کرده است.
علاوه بر این در عصر صفوی کتاب آرایی ارج و قرب به خصوصی داشته و از آثار ارزشمند این عصر باید از “شاهنامهی شاه اسماعیلی” و “شاهنامهی شاه طهماسبی” یاد کرد. افزون بر آنکه کارهای زیاد ارزشمند دیگری از نقاشیها و نگارگریهای عصر صفویه باقی مانده است. در دوران صفویه سه سبک مهم در نگارگری ایرانی به وجود آمد که به ترتیب: مکتب تبریز، مکتب قزوین و مکتب اصفهان میباشند.
مضمون نقاشیهای مکتب تبریز را شکوه و بزرگی حیات دربارهی شاهان و امراء و تصاویر بوستان های سبز و شاداب و کاخها و بناهای مجلل و زیبا و لباسهای عالی و محافل طرب، عرصه های شکار و بزم و نبرد شکل میداد و رنگهای جذاب و زیبا و گوناگون و متناسب در این آثار استفاده میشد. حفظ تقدس بین چهره ها و تقسیم افراد در تصویرها و لحاظ تناسب کامل بین بخشهای گوناگون و البسه مخصوص این عصر، به خوبی در نظر گرفته شده است. نقاشان این سبک روی جلد کتب نقشی میزدند و نقشهای قالی و پارچه را نیز طراحی میکردند. از بارزترین نگارگران در این مکتب حتما علاوه بر کمال الدین بهزاد از سلطان محمد، مظفر علی، عبدالحمید شیرازی، آقامیرک، دوست محمّد و محمّدی مصور باید یاد کرد.
در مکتب قزوین، علاوه بر عناوین قبلی، منظره های طبیعی و روستایی، زندگی چوپانان و بانوان روستایی در حین کار و ریسندگان و بافندگان، که در مکتب تبریز و اغلب در کارهای سلطان محمّد مشاهده میشد، به وسیله محمّدی با تغییراتی همراه شد و با خط های رنگ ظریف و به کار گیری از پوششی که بیشتر از رنگ مات و با واقع بینی در تجسم آدمها و تطابق تصویر طبیعت با زندگی به جلوه آمد. از نقاشان دیگری که همزمان با این روش کار کردهاند، باید از شیخ محمد شیرازی نام برد.
مکتب اصفهان را می شود آخرین دوره مکاتب نگارگری ایرانی نام برد. نقاشان این عصر بی رنگ آمیزی یا با رنگهای خیلی معمولی آثار خود را پدید آوردهاند. کتابهای خطی در این بین کمتر تصویرگری می شد و تا مقداری هم طرحهای بازاری در این زمان رواج پیدا کرد.
در کل ویژگیهای مکتب نقاشی اصفهان را می شود اینگونه برشمرد: طرح ها ریشه مردم پسندانهای قوی داشت و عناوین زندگی روزمره و طرحهایی از صورت مردم عادی، به جای مضامین قراردادی و رایج قرار گرفت.
از اواخر عصر صفویه، نقاشی زیرلاکی یا همان روغنیسازی نیز در ایران شروع شد که در زمان قاجاریه به اعتلای خودش دست یافت.
در عهد صفوی، تذهیب وارد فاز جدیدی شد و خلاف سابق – که بیشتر در متن طرح بود- در حاشیهی نوشته ها عنوان شد. علاوه بر آنکه تذهیب به استقلالی حدودی رسید و شغلی نیز به نام “تذهیبکاری” پدید آمد که از پرآوازهترین هنرمندان آن «مولانا حسن بغدادی» است. مطلب دیگر درباره تذهیبکاری دوره صفوی آن است که گوناگونی تذهیب این دوران بیشتر از قدیم بود. بعضا طرحها معمولی و کمرنگ و گاهی با رنگهایی جذاب در حاشیه می آمد. همچنین روش تازهای از تذهیب به نام «تذهیب معرق» خلق شد. در این روش یک طرح را میبریدند و بعد بر روی کاغذی دیگر می گذاشتند که آن را بر حاشیه و یا در بین خط میچسباندند.
با ارتقا صنایع و فنون، جلدسازی در عصر صفوی، حالتی صنعتی تر پیدا کرد و سرعت بالاتری در تهیهی جلد کتاب شکل گرفت. این نوع از جلدسازی به “جلد – لاکی” شهرت دارد. ساخت جلدهای چرمی هم ادامه داشت اما جای فشار دست روی سطح چرم، قالبهای عظیم فولادی به کار گرفته شد. آستر کتاب را نیز بیشتر مطلا میکردند. در رنگ های زمینهی آستر کتاب نیز، گوناگونی بهتری شد و از رنگهایی مثل قرمز، سیاه، بنفش، سبز در آستر جلد کتاب استفاده میکردند.
نسبت به گذشته هم در پشت جلد و بعضا در آستر جلد از طلاکاری بیشتر به کار گرفته میشد.
بعضا نقشهای اسلیمی با طرح ترنج در پشت جلد استفاده میشد. جلد سازی در دوره صفوی، مثل دیگر هنرها نسبتا استقلال پیدا کرد و گاهی اسم طراح و جلدساز در جلد کتاب و یا در صفحات آخر آن میآمد. لذا جلدسازی نیز حرفهای هنری به شمار میرفته است. گفتنی است در صفویه اگرچه جلد لاکی متداول شد اما با ارزشترین جلدها، همان جلدهای چرمی بود.
روش کار جلد لاکی به این شکل بود که اول روی چوبی نازک یا بر سطح مقوا و کاغذی فشرده شده، ورقهای نازک از گچ میکشیدند و بعد سطح گچی را با لایهای از لاک پوشش میدادند و سپس طرح موردنظر را اکثراً با رنگ و روغن روی لاک نقاشی میکردند و روی آن را با لایهای شفاف از روغن کمان (یا روغن جلا) پوشش میدادند. لاکها از موم بود و با ذوب کردن آن میشد با قطری خیلی نازک آن را روی سطح گچ بکشند.
در دوره صفوی، تغییراتی مهم در حرفه سفالگری شکل گرفت و اگرچه نقش سفال در دوران صفوی بیشتر متأثر از نقاشی بود اما عناصر بصری چینی مثل ابرچینی و دقت در جزئیات طبیعی هم در طرح سفالها مشاهده میشود. “بدلی چینی” ((china Ware که از عصر سلجوقی هم تا مقداری متداول بوده است، در عصر صفوی به عالی ترین درجه خود رسید. ولی نقش دیگری نیز در سفالگری عصر صفوی گذاشته شد که مرتبط به “سفال کوباچه” –در داغستان قفقاز – است. طرح این سفالها طرحی تیره رنگ بر زمینههای روشن مثل، آبی یا سبز است.
در عصر صفویه، ساختن “ظروف سُلادن” رایج شد. این سفالینه ها به دو دسته قسمت می شود. گروه اول، متاثر از هنر چین تهیه شده و گروه دیگر به خلاقیت سفالی سازان ایرانی با نقش ها و تزیینات تازه متداول شده است. سفال سُلادن بدنهای محکم دارد و به رنگ سبز تیره و روشن ساخته میشد و از لحاظ زینت به انواع مختلفی چون نقش قالب زده، و برجسته تقسیم شده است. نقشهایی مثل اژدها و عنقا، ماهی، ابرهای پیچیده و گل لوتوس در ظروف سلادن صفوی دیده میشود. شکل ظروف نیز مشابه ظروف کشور چین است. گروه دوم، از نظر تزیین با دسته اول تفاوت دارد.
رنگ آن تیره و بیشتر شبیه کاسه و بشقاب بود. شهرهای کرمان، سلطانیه، بندرعباس و اصفهان، مناطقی است که در آنها سفالینههای سلادن پیدا شده است. سفالهای عهد صفوی در جهان معروف است چون ظرافت ساختشان و زیبایی نقوش با سفالها و مجسمههای معاصر خود در دنیا رقابت دارد.
در زمان صفوی، علاوه بر “کاشی معرق” که اثر بی نظیر آن از همین دوره در مسجد -شیخ لطف الله در اصفهان وجود دارد- “کاشی هفت رنگ” هم تهیه می شد که به دلیل گوناگونی رنگی به “هفت رنگ” معروف است و ما بهترین و زیباترین این کاشی ها را در مسجد امام در اصفهان، میشود دید.
بدون هیچ ابهامی قالی ایران، بهترین زمان خود را در دوران صفوی داشته است و از آن عصر، شاهکارهای ارزشمندی- که در حال حاضر زینت بخش گنجینهها و دیگر مجامع هنری دنیاست – به دست آمده است. در دوران صفوی، زیباترین قالیهای ایران مانند قالی مشهور به “قالى اردبیل” هم اکنون در موزهی ویکتوریا و آلبرت لندن حفظ میشود، در وقت حکومت شاه طهماسب و شاه عباسی بافته میشد و شهرهای تبریز، همدان، کاشان، کرمان، اصفهان و هرات از مهمترین مراکز قالیبافی ایران بوده است.
صنایع دستی ایران از دوره صفویه تا قاجار
سفالگری بعد از دورهی صفویه به نابودی کشیده شد و از تعداد کارکنان و کارگاههای آن کم شد تا به دنبال آن طرح سفال در زیست روزمره هم کمرنگ شد. علیرغم اینکه در دهههای اخیر و به خصوص سی سال گذشته سفال سازی مورد عنایت گروه جوان و تحصیل کرده قرار گرفت و علاوه بر کارگاه سفال سازمان میراث فرهنگی ایران که تلاش زیادی در تولید آثار درخشان سفالی دارد، ساخت سفال در مراکز سنتی این “هنر-صنعت ” مثل لالهجین همدان، مند گناباد، میبد یزد، زنوز، تبریز، شهرضا، اصفهان، سمنان، شاهرود، کرج، و تهران و غیره از اوضاع خوبی برخوردار است.
سفالینههای هنری در حال حاضر با طرحها و نقشهای زیبایی، عرضه میشود که:
برپایی نمایشگاههای مخصوص سفال و سرامیک مثل “نمایشگاه آثار دوسالانهی سفالسازان” و “نمایشگاه اختصاصی شیشه، سرامیک و سنگ” و مثل آنها نشان دهنده رواج این رشته هنری است. کما اینکه سفالسازی هم اکنون از رتبه برجسته ایامی نه خیلی دیر نسبت به پیشینه خود در زندگی ملتمان اختلاف چشمگیری دارد.
در عهد زندیه و قاجاریه، تأثیر شگرف هنر غرب به وسیله نقش و رنگ در کاشیسازی کشورمان را به وضوح میبینیم. به خصوص این که طرحهایی با عنوان گل لندنی به کاشی ایران راه پیدا کرد و رنگهای تازهای نیز به کار گرفته شد که تا قبل از آن مرسوم نبوده است.
کاشیهای قصر کلاه فرنگی شیراز – که در حال حاضر در موزهی پارس حفظ می شود – و نیز کاشیکاریهای مسجد وکیل شیراز – که نقوش آن اکثرا گرفته شده از طبیعت است – تاییدکننده این مطلب است. اگرچه کاشی کاری زمان زندیه تاثیر گرفته از کاشی کاری عهد صفویه است ولی غنای آنرا ندارد.
در زمان قاجاریه تغییر نسبی از نظر رنگ آمیزی و موضوع در کاشی کاری به وجود آمد؛ و در بیشتر کاشیکاریهای این عصر، که بیشبتر رنگ قرمز را می بینیم تماشاگر مسائل تاریخی و یا زندگی روزمرهی درباریان هستیم.
کاشیکاری به مثابه یکی از هنرهای متناسب با هنرهای سنتی و معماری ایران با وجود فراز پستی و بلندی هایی که طی کرده است، از وضع خوبی داراست و اضافه بر اصفهان و شهرهای شیراز و تهران در کنار بیشتر مکانهای مقدس و ابنیه تاریخی، کارگاههای کاشیسازی وجود دارد که از مهمترینشان میشود به واحدهای کاشیسازی در آستان قدس رضوی اشاره کرد.
امروزه اکثر کاشیهای هفت رنگ و معرق و معقلی تولید میشود که زینتده اماکن مقدس و نیز ساختمانهای کهنه و یا ساختمانهای در حال مرمت و مرتبط با دوره های گذشته است. اگرچه قالیبافی ما بعد از دوران اقتداری که در دوره صفویه طی کرد، در دورههای بعد رواج کمی داشته اما از عصر قاجار و با صادرات آن به اروپا و جاهای دیگر دنیا، خود را به عنوان ارزشمندترین محصول صادراتی غیرنفتی ثابت کرده است. اگرچه در این راه و با فعالیت وسیع شرکتهای خارجی برای تولید بیشتر و کم لطفی به تولید قالی در هر جایی، با لحاظ ویژگیهای شناخته شدهی آن از نظر نقش و رنگ، صدماتی هم دیده است. به علاوه به واسطه ورود آرام رنگهای شیمیایی به جای رنگهای طبیعی، قالی ایران یکی از وجه تمایزات خود را کمکم از دست میدهد.
با توجه به قریحه فراوان هنردوستان ایرانی در قالیبافی، این “هنر – صنعت ” کماکان به حیات خود ادامه داده و بافتن قالیهای عظیم – حتی بیش از ۵۰۰۰ متر مربع – تولید قالیچههای گرانبها با رج شمارهای استثنایی – حتی بیش از ۱۶۰ رج – و تولید و عرضه قالیچه ها و قالیهای تصویری و طراحی و تولید قالی و قالیچههایی با اندازه های متفاوت و در شکلهای متعدد مثل چندضلعی، بیضی، دایرهای و نیز قالیچههای کوچک حجمی، تماما تاییدکننده نبوغ ایرانیان در تولید قالی است.
در زمان حال، قالی ایران از کارشناسان هنرمندی مثل عمواغلی، ارجمند، عیسی بهادری، عبدالله باقری، رسام عرب زاده که هر یک به اندازه خود همت ارزشمندی در باب طراحی بافت قالی داشته اند، استفاده کرده است. آذربایجان، اصفهان، کاشان، جنوب خراسان، مشهد، کردستان، ترکمن، اراک، کرمان، چهارمحال و بختیاری، فارس، قم و تهران از جمله مناطق قالیبافی ایران به شمار می آیند.
Cheap Promotional Gifts
Promotional gifts have always been of the high attention of different people. As they are ordered in a wholesale format, their price can be important because cheap price help the companies to order more for their advertisement purposes. BazareMina online Market has a big variety of these handicraft gifts with a cheap price.
Cheap Promotional Gifts
People usually consider cheap promotional gifts in different ceremonies of the company and organization. Various options which can be used for this purpose are Mina Kari (enameled) icons and frames available for different tastes. You can simply register your order in BazareMina online Market and your package will be sent 24/7. Mina Kari promotional gifts are made by enthusiastic professional masters of Isfahan based on patterns of historical buildings and colors used in them. You can consider these gifts to advertise your business or give it others as an appreciation. Also, it is possible to stick your logo on them to make your name or logo memorable.
Characteristics of Handicrafts
When people consider handicrafts as their promotional gifts, they pay more attention to the art and culture of their region, especially for people who live in other places. It can be a good start to show civilization and help different people get familiar with exquisite pieces of art. When an organization orders promotional gifts for its staff to advertise the business, the families and relatives of the personnel see that masterpiece and they will be intrigued to buy handicrafts for their homes or offices. It has a positive impact on identity transfer of Iran and decoration of your place.
Types of Promotional Gifts
Cheap promotional gifts which can be given to people have different types and they are selected based on the tastes. There are some panels with poetic and holy verse, Mina Kari (enameled) frames with a plate in different sizes, boxes of Mina Kari (enameled) plate or vase, icons with Mina Kari (enameled) plate or vase and a lot of other products. Furthermore, remember that if you have a wholesale shopping of cheap promotional gifts, you can get a discount and take a lot of advantages of your purchase from BazareMina online Market. If the customer wants, we can stick a logo on the gifts to be a good advertisement of his/her company and be a memorable gift from Isfahan.